سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باید نام تو را نوشت با پرنده ها

((  پرسش مهیب))

تاحس شود صدای تو،آب آفریده شد

چشمت غریب بود، شهاب آفریده شد

تحریر گامهای تو را در جواب(( آب))

رودی که میرسد به شتاب آفریده شد

بی مهر تو  چه میگذرد بر شب قلوب؟

دوزخ جواب بود و عذاب آفریده شد

ربط تو با تراب در ابهام مانده بود

صحرای تشنه کام و سحاب آفریده شد

پرسش مهیبی بود: خدایا چگونه ای؟

کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد

شعر از استاد خوبم (( قربان ولیی))

واحد 47 علمی کاربردی

 

کعبه روان

قلبم که می تپد ضربان صدات را

هاها ، بگوبگو، بپراکن حیات را

برگم که در هوای تو بر باد رفته ام

گم کرده ام به طرز غریبی جهات را

فتوا بده فقیه که با کعبه روان

باید چگونه من بگزارم صلات را؟

در هر اشارت تو شفایی نهفته است

بر من گشود چشم تو باب نجات را

شعر از استاد خوبم (( قربان ولیی))

واحد 47 علمی کاربردی


 

 





تاریخ : یکشنبه 88/9/22 | 9:32 صبح | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
صفحه اصلی |        
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.