سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

هیأت امیرالمؤمنین(ع)

فریازانیهای مقیم کرج

 

 

جلسه هیأت عزاداران فریازانیهای مقیم کرج  در روز جمعه مورخ22 /8/88 ساعت 14 تا 16  با حضور هیات امناء و چند میهمان دیگر در منزل محمد اسماعیل جلیلوند فرزند مرحوم حقمراد در خیابان دانش غربی سرآسیاب ملارد برگزار شد.در این جلسه بیشترین تاکید بر ضرورت تسریع  بخشیدن بر انتخاب محل تشکیل هیات جهت  عزاداری امسال صورت پذیرفت.

ضمنا مبلغ  ((  9100000  ریال  )) معادل نهصد و ده هزارتومان وجه نقد از بین شرکت کنندگان در جلسه بابت کمک به هیات جمع آوری شد.این کمک توسط افراد زیر صورت پذیرفت.

1-مهرعلی محمودوند صدهزارتومان  2-اسماعیل عبدالمالکی فرزندمرحوم خانجان صد هزار تومان 3-حمید عبدالمالکی فرزند رسول صد هزارتومان 4-عباس عبدالمحمدی فرزندیکشنبه نجار (مدیر وب فریازان)صد هزارتومان 5-حمید عبدالمالکی فرزند مرحوم نبی صد هزارتومان  6-محسن سالاروند داماد محمدجان مرحوم خانجان صد هزارتومان 7-یعقوب عبدالمالکی فرزند احمد مرحوم مسلم پنجاه هزارتومان 8-محمد اسماعیل جلیلوند پنجاه هزارتومان و پسرش سجاد نیز سی هزارتومان 9- محسن عبدالمالکی فرزند علیمحمد م.علی پاشا پنجاه هزارتومان 10-افشین امیرنژاد سی هزارتومان 11-سجاد دهنوی بیست هزارتومان  12-بهرام چگینی فرزند رسول بیست هزار تومان  13-مجتبی عبدالمالکی فرزند نوری بیست هزار تومان 14-بهزاد کندی بیست هزار تومان  15-علیرضا جلیلوندفرزند  ابوطالب بیست هزار تومان

 

ضمناسه رأس گوسفند نذری نیز همچون سال گذشته  جهت ناهار وشام کمک به هیأت در زمان مقرر تحویل داده خواهد شد.

1- حمید عبدالمالکی فرزند رسول

2-قاسم جمور

3-اسماعیل عبدالمالکی فرزند مرحوم خانجان

شام شب تاسوعا عزاداران میهمان علیرضا جلیلوند و برادرانش حمید ؛ غلامعباس ،حسین و  اسماعیل پسران ابراهیم مرحوم اله کرم خواهند بود.

 

همچون سال قبل نیز عزاداران در شب شام غریبان به صرف شام میهمان محمد اسماعیل جلیلوند خواهند بود.

جلسه بعدی هیات نیز در روز جمعه مورخ6/8/88 در منزل  حسین و اسماعیل جلیلوند ساعت 14 تا 16 واقع در خیابان دانش غربی.بعداز سازمان آب بن بست دوم  ساختمان 5طبقه سمت راست کوچه زنگ پنجم برگزار میشود.

منتظر شما فریازانیهای عزیز در این جلسه هستیم...

درباره امام حسین (ع)

 

سومین امام معصوم، در سوم (یا چهارم) شعبان سال چهارم هجرى در شهر مدینه دیده به جهان گشود. او دومین ثمره پیوند فرخنده على (ع) و حضرت فاطمه دختر پیامبر اسلام (ص) بود/

حسین بن على در دوران عمر خود به شجاعت و آزادگى و ایستادگى در برابر ظلم و ستم شهرت داشت.

حسین بن على (ع) مدت شش سال از دوران کودکى خود را در زمان جد بزرگوار خود سپرى کرد و پس از آن حضرت، مدت سى سال در کنار پدرش امیرمومنان (ع) زندگى کرد و در حوادث مهم دوران خلافت ایشان به صورت فعال شرکت داشت. پس از شهادت امیر مومنان(در سال 40هجرى) مدت ده سال در صحنه سیاسى و اجتماعى در کنار برادر بزرگ خود حسن بن على (ع) قرار داشت و پس از شهادت امام حسن(ع) (در سال 50هجرى) به مدت ده سال، در اوج قدرت معاویه بن ابى سفیان، بارها با وى پنجه درافکند و پس از مرگ وى نیز در برابر حکومت پسرش یزید قیام کرد و در محرم سال 61 هجرى در سرزمین کربلا به شهادت رسید/

آخرین بخش زندگى امام حسین، یعنى دوران امامت آن حضرت، مهمترین بخش زندگى او به شمار مى‏رود

امام حسین هنگام زمام‌داری پدرش با او در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال 50 هجری هنگام مرگ برادرش حسن پسر علی، معاویه حدود 10  سال به عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با حسن، معاویه نمی‌بایست برای خود جانشینی انتخاب کند.معاویه در سال 60 هجری مرد و پسرش یزید رابه جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند.

حج ناتمام

در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌های زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه بامسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را تنها گذاشتند.

در نتیجه عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به قتل رسانید. حسین با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان شکنی مردم کوفه و قتل مسلم را آوردند. عبیداللّه که بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیر کردن حسین و همراهانش فرستاد. و سپس عمر پسر سعد را با سی هزار نفر به کربلا اعزام نمود. این امر موجب شد تا تعداد زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند وتنها حدود 70 تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر حسین را به شهادت برساند او را حاکم ری خواهد کرد ولی پس از این ماجرا این کار را نکرد.

امام حسین در روز دوم محرم سال 61هجری قمری همراه کاروانش به کربلا رسید و پس از اطلاع از نام آن سرزمین گریه کرد و گفت: «به خدا سوگند، این زمین زمین کربلا است.» سپس گفت: «این خاکی است که جبرئیل از جانب پرودگار برای جدم، رسول خداآورده و گفته است که حسین در آن مدفون می‌شود.»

 

 

 






تاریخ : یکشنبه 88/8/24 | 1:10 عصر | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()

 

 

 

پیام تسلیت به  پسرخاله ام  ،مادرم و دایی هایم

 

در روز یکشنبه مورخ 10/8/1388  در منزل خواهرم اعظم در شهرک فرهنگیان تویسرکان بودم که خبر در گذشت خاله ام گل بانو عبدالمالکی را شنیدم.

قرار شد تا تنها فرزندش خسرو میوند از تهران نرسد ،جنازه دفن نشود.اما چون رسیدن خسرو از تهران به فریازان به تاخیر افتاد در ساعت 14 جسد برای غسل به غسالخانه انتقال داده شد، مادرم جنازه خواهرش  را غسل داد .باران شدیدی هم در فریازان شروع به باریدن گرفت ، همه جمعیتی که روی پل روستا جمع شده بودند خیس شدند. نماز میت در حسینیه فریازان به امامت حجت الاسلام جلیلوند روحانی مستقر در فریازان برگزار شد .مراسم تلقین نیز توسط این روحانی و برادرم جلال صورت گرفت.بعداز دفن  جمعیت به منزل رضا مومیوند رفتیم ، در ساعت 16 غروب نیز پسر خاله ام خسرو و خانواده اش   سر رسیدند. مجلس ترحیم خاله ام در مسجد قمربنی هاشم روستای فریازان در روز دوشنبه 11/8/88 از ساعت 14 الی 15:30 برگزارشد.

در روز دوشنبه مورخ 18/8/88 نیز پسرخاله خسرو در کرج ـ باغستان میان جاده ،پل حیدر آباد مجلس ترحیمی برای مرحومه خاله ام  گرفته اند.

در اینجا وفات خاله عزیزم گل بانو عبدالمالکی را به تنها فرزندش خسرو میوند، مادرم و خاله ام ، دایی هایم عبدالرضا عبدالمالکی و ابراهیم آزادی تسلیت میگویم.وبرای این مرحومه علو درجات را از خداوند منان خواهانم.

 

 

   روحش شاد و یادش گرامی 

 

 

ساحل امروز خموش است

ماسه ها شسته و نمناک

موج کف بر لب و دیوانه و مست

سوی من می آید و بر می گردد،

مرغ دل گرچه اسیر قفس است،

همره  موج ندانم که چرا میخواند

مادر! امروز دلم شعر ترا میخواند

 بر سر سنگ به نزدیکی آب،

مرغکی گرم عبادت،

سر یک پای ستادست، دعا میخواند،

پر این مرغ سپید است، از رهی

سینه اش پا ک زکین،

به چنین پاکی و خوبی به خدا مادرم است این،

از رهی  دور رسیدست ومرا میخواند.

دوستت دارم مادر

 

  

 

 






تاریخ : جمعه 88/8/15 | 7:8 عصر | نویسنده : نویسنده : عباس عبدالمحمدی | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.